معنی Dote
Dote
عشق ورزیدن، دلسوزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژههای مرتبط با Dote
Vote
Vote
رأی دادَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Date
Date
تاریخ گُذاشتَن، تاریخ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Doze
Doze
چُرت زَدَن، دوز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Dose
Dose
دوز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Note
Note
یادداشت کَردَن، تَوَجُّه داشتَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
yote
yote
هَمِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
wote
wote
هَر دُو، هَمِه آنها
دیکشنری سواحیلی به فارسی
Dot
Dot
نُقطِه گُذاشتَن، نُقطِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی