جدول جو
جدول جو

معنی Danger - جستجوی لغت در جدول جو

Danger
خطر
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شجاع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استفاده کردن از، دسته
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تلافی کردن، انتقام گرفتن، دفاع کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
رقصیدن، برای رقصیدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پانسمان کردن، بانداژ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
صفحه بندی کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
آویزان بودن، آویزان شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درازتر، طولانی تر
دیکشنری آلمانی به فارسی
نگه داشتن، برای نگهداری، نگهداری کردن، حفظ کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
باردار، حامله
دیکشنری هلندی به فارسی
انگشت اشاره کردن، انگشت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مدیر
دیکشنری آلمانی به فارسی
آویزان بودن، آویزان کردن، افتادن
دیکشنری هلندی به فارسی
گرسنگی، گرسنه
دیکشنری هلندی به فارسی
جوان تر
دیکشنری آلمانی به فارسی
سرگردان شدن، سرگردان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تعقیب کردن، خالی از سکنه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خطر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
رقّاص، رقصنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خش خش کردن، محیط بان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
خواننده
دیکشنری هلندی به فارسی
درازتر، طولانی تر، بلندتر
دیکشنری هلندی به فارسی
گرسنگی
دیکشنری آلمانی به فارسی
بردن، کسب کنید، کسب کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
خواننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جویدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تور انداختن، گرفتن، دستگیر کردن، گرفتار کردن
دیکشنری آلمانی به فارسی
سرطانی، سرطان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
انداختن، پرتاب، پرتاب کردن، راه اندازی کردن، نیزه انداختن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
چشم بند کردن، سخت گرفتن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
تغییر دادن، برای تغییر
دیکشنری فرانسوی به فارسی