معنی gagner
gagner
بردن، کسب کنید، کسب کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با gagner
grogner
grogner
غُرّیدَن، غُرغُر کَردَن، گِلِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
garnir
garnir
تَزئِین کَردَن، تَزئِین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
garder
garder
نِگَه داشتَن، نِگَه دارید، نِگَهبانی کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
glaner
glaner
جَمع آوَری کَردَن، چیدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
régner
régner
حُکم دادَن، سَلطَنَت کُنَند، حُکومَت کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
regagner
regagner
دُوبارِه بِه دَست آوَردَن، دُوبارِه بِدَست آوَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
saigner
saigner
خون ریختَن، خونریزی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Gegner
Gegner
حَریف
دیکشنری آلمانی به فارسی
signer
signer
اِمضا کَردَن، عَلامَت بِزَنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی