معنی changer
changer
تغییر دادن، برای تغییر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با changer
charger
charger
بار دادَن، بار، بار سَنگین کَردَن، بارگُذاری کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
chanter
chanter
خوٰاندَن، بِخوٰان، سُرود خوٰاندَن، خوٰاندَن بُلَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
échanger
échanger
تَعویض کَردَن، بَرایِ مُبادِلِه، مُبادِلِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
chasser
chasser
شِکار کَردَن، تَعقِیب و گُریز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
charmer
charmer
جَذَبِه کَردَن، جَذّابِیَت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
chanteur
chanteur
خوانَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Changes
Changes
تَغییرات
دیکشنری انگلیسی به فارسی
zwanger
zwanger
باردار، حامِلِه
دیکشنری هلندی به فارسی
schwanger
schwanger
باردار، حامِلِه
دیکشنری آلمانی به فارسی