معنی manier
manier
استفاده کردن از، دسته
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با manier
manier
manier
طَرزِ، راه
دیکشنری هلندی به فارسی
manger
manger
خُوردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
marier
marier
اِزدِواج کَردَن، اِزدِواج کُن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
manter
manter
نِگَه داشتَن، بَرایِ نِگَهداری، نِگَهداری کَردَن، حِفظ کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
hanter
hanter
تَعقِیب کَردَن، خالی اَز سَکَنِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
renier
renier
اِنکار کَردَن، اِنکار کُنَد، پَشیمان شُدَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
remanier
remanier
دُوبارِه تَرتِیب دادَن، تَنظِیم مُجَدَّد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
animer
animer
روح دادَن، جان دادَن، زِندِه کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
karier
karier
حِرفِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی