جدول جو
جدول جو

معنی Barter - جستجوی لغت در جدول جو

Barter
مبادله کردن، مبادله
دیکشنری انگلیسی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پاره کردن، پاره شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هوشمندتر، باهوش تر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهروند، شهروندان
دیکشنری آلمانی به فارسی
ترک کردن، ترک
دیکشنری فرانسوی به فارسی
حرف زدن، صحبت کنید، صحبت کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ذین گذاشتن، شرط بندی، شرط بندی کردن، قمار کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پوشیدن، حمل کردن، شانه زدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
شخصیّت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
نگه داشتن، برای نگهداری، نگهداری کردن، حفظ کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ترک کردن، ترک
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ریختن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
جاروب کردن، جارو کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
جمع کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لنگیدن، تزلزل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تغییر دادن، متفاوت است
دیکشنری فرانسوی به فارسی
شرح دادن، روایت کند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
زدن، خمیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حرفه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شوخی کردن، شوخی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعقیب کردن، خالی از سکنه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
نگه داشتن، نگه دارید، نگهبانی کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ترک کردن، ترک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ریختن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
تقسیم کردن، ربع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرش کردن، پرش، پریدن، جست و خیز کردن، جهش کردن، رد کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ازدواج کردن، ازدواج کن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
جاروب کردن، جارو کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
حرفه، شغلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کره زدن، کره
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجوّز دادن، منشور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بربر
دیکشنری آلمانی به فارسی
مشاور
دیکشنری آلمانی به فارسی
همکاری کردن، شریک
دیکشنری انگلیسی به فارسی