lutter lutter دَست و پَنجِه نَرم کَردَن، بَرایِ مُبارِزِه با، کُشتی گِرِفتَن، مُبارِزِه کَردَن دیکشنری فرانسوی به فارسی
sauter sauter پَرِش کَردَن، پَرِش، پَریدَن، جَست و خیز کَردَن، جَهش کَردَن، رَد کَردَن دیکشنری فرانسوی به فارسی