- گوهربار
- گوهربارنده، گوهرافشان، کنایه از چشم اشکبار
معنی گوهربار - جستجوی لغت در جدول جو
- گوهربار
- نثار کننده گوهر، گوهرافشان، جوانمرد، ریزنده قطرات (ابر)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دارای گوهر، کنایه از دارای نژاد نیک، اصیل
نثار کننده گوهر، بارنده گوهر
شمشیر آب داده و جوهردار
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
دارای سرشتی شاد و خوشحال، نام همسر شاهرخ میرزا پسر امیرتیمور پادشاه گورکانی که مسجد گوهرشاد مشهد به دستور او ساخته شد
طعام، خوراک، آنچه بخورند مانند گندم و جو و برنج و غیره
پاشندۀ گوهر، گوهرافشان
مواد اولیه برای تهیۀ خوراک انسان
آنچه یا آنکه گوهر را بیاراید و زینت بدهد
ویژگی زنی که زناشویی کرده و دارای شوهر است
نام شش جشن که در ایران باستان در اوقات مختلف سال برپا می کرده اند و عبارت بوده از مثلاً میدیوزرم (در اردیبهشت ماه)، میدیوشم (در تیرماه) پتیه شهیم (در شهریورماه)، ایاسرم (در مهرماه)، میدیارم (در دی ماه) همسپتمدم (در آخر سال)، نام شش هنگام یا شش روزی که خدای تعالی عالم را آفریده است، گاهبار، گهنبار
چیزی که آن را با جواهر زینت داده باشند، کنایه از گریان
هر یک از جشنهای ششگانه سال در ایران باستان و آنها عبارتند از: الف - میدیوزرم ب - میدیوشم ج - پتیه شهم د - ایاسرم ه - میدیارم و - همسپتمدم. ابوریحان بیرونی نامهای این جشنها را چنین آورده: مدیوزرم گاه مدیوشم گاه فیشههیم گاه ایاثرم گاه مدیایریم گاه همشفثمیذگاه این جشنها بفاصله های غیر متساوی از همدیگر دور میباشند ازین قرار: گهنبار میدیوزرم در چهل و پنجمین روز سال گهنبار میدیوشم در صد و پنجمین روز سال گهنبار پتیه شهیم درصد و هشتادمین روز سال گهنبار ایاسرم در دویست و دهمین روز سال گهنبار میدیارم در دویست و نودمین روز سال گهنبار همسپتمدم در سیصد وشصت و پنجمین روز سال واقع میشود. جشن هر یک از این گهنبارها پنج روز طول میکشد. آخرین روز مهم ترین روز آنست و در واقع چهار روز دیگر روز های مقدماتی جشن است. در خود اوستا در آفرینگان گهنبار بند های 12- 7 این جشنها با تعیین ماه و روز یاد شده. در سنت زردشتیان چنین آمده: در اردیبهشت ماه از یازدهم تا پانزدهم جشن مدیوزرم است. در تیر ماه از یازدهم تا پانزدهم جشن مدیوشم است. در شهریور ماه از بیست و ششم تا سیام جشن پتیه شهیم است. در مهر ماه از بیست و ششم تاسیام جشن ایاسرم است. دردی ماه از شانزدهم تا بیستم جشن میدیارم است. در اندرگاه (خمسه مسترقه) هر پنج روز جشن همسپتمدم است. نظر بمعنی لفظی این کلمات گهنبار ها اساسا جشنهایی بود برای اوقات مختلف سال: میدیوزرم یعنی میان بهار و این جشنی است در نیمه بهار هنگامی که زمین سبزو خرم است مدیوشم یعنی میان تابستان پتیه شهیم یعنی دانه آور و از آن وقتی اراده شده که گندم رسیده و خرمن بدست میاید ایاسرم یعنی برگشت و از آن هنگامی اراده شده که چوپان با گله خود بعلت پیش آمد زمستان از چراگاه تابستانی بخانه بر میگردد میدیارم یعنی میان سال معنی همسپتمدم معلوم نیست. این جشن بفروهران اختصاص دارد
دارای گوهر خداوند جواهر، دارای نژاد نیک نژاده اصیل، دارنده جوهر (تیغ و شمشیر و جز آن) جوهر دار: جود و عدلش هر دو نعمت ساز و محنت سوز باد دست و تیغش هر دو گوهر بار و گوهر دار باد (معزی)
خرنده جواهر، نوازنده شاعر و سخنور: جهانی بگوهر بر انباشتم که چون شاه گوهر خری داشتم. (نظامی)
نثار کردن گوهر، گوهر بخشی، جوانمردی سخاوت، ریختن قطرات (ابر)، اشک ریزی، وعظ نصیحت
جای گوهر صندوقچه جواهر
مخفف گوهر بار، مجازاً گریان
نژاده، اصیل، مستعد، کاری، شمشیر و تیغ آبداده و تیز
درخشان مانند گوهر
گوهرافشان، گوهرریز
دارای استعداد و شایستگی، اصیل
دارای جلا و درخشندگی
تیغ و شمشیر تیز و برّان، جراز، شربت الماس، قاضب، حسام، صارم، صمصام، غفج، شمشیر آبدار
دارای جلا و درخشندگی
تیغ و شمشیر تیز و برّان، جراز، شربت الماس، قاضب، حسام، صارم، صمصام، غفج، شمشیر آبدار
جواهرات، جواهر
آنچه از آن گوهر برآید
نگهبان گور، محافظ مقبره