معنی گوهربانو - فرهنگ نامهای ایرانی
واژههای مرتبط با گوهربانو
گوهرزبانی
- گوهرزبانی
- عمل گوهرزبان. سخن گویی به فصاحت و بلاغت. تیززبانی. گشاده زبانی. سخن گفتن به گشادگی:
مه روی پوشیده در زیر میغ
به گوهرزبانی درآمد چو تیغ.
نظامی
لغت نامه دهخدا
گوهرخانه
- گوهرخانه
- خزانه. جایگاه جواهرات و زر و سیم:
چو شد در گوش مقبولان درگاه
در معنی ز گوهر خانه شاه.
زلالی (از بهارعجم)
لغت نامه دهخدا
گوهرخانم
- گوهرخانم
- نام یکی از دختران فتحعلیشاه بوده است. (تاریخ کرمان ص 375) (از ناسخ التواریخ)
از همسران فتحعلی شاه و خواهر اللهیارخان آصف الدوله بوده است. (خیرات حسان)
لغت نامه دهخدا
گوهربران
- گوهربران
- یکی از رودخانه های مازندران است که از دامنۀ شمالی کوههای البرز سرچشمه گیرد و به دریای خزرریزد. (مازندران و استراباد رابینو ص 6 بخش انگلیسی)
لغت نامه دهخدا
شهربانو
- شهربانو
- شه بانو (همسر شاه)، ملکه، بانوی شهر، نام یکی از دختران یزدگرد پادشاه ساسانی و همسر امام حسین (ع) و مادر امام سجاد (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی