جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گوهران

گوهران

گوهران
دهی است از دهستان اواوغلی بخش حومه شهرستان خوی. واقع در 5500 گزی شمال خاوری خوی و یکهزارگزی شمال شوسۀ خوی به جلفا. محلی است جلگه و هوای آن معتدل و سکنۀ آن 583 تن است. آب آن از رود خانه قودوخ بوغان و چشمه تأمین میشود. محصول عمده آن غلات، حبوبات و زردآلو است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جوراب بافی است. راه شوسه دارد. از راه شوسۀ خوی به جلفا میتوان اتومبیل برد. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

گوهران

گوهران
عناصر اربعه. (مؤید الفضلاء). جمع گوهر است برخلاف قیاس. آخشیج. عناصر چهارگانه. رجوع به عناصر اربعه شود
لغت نامه دهخدا

گواران

گواران
آنچه گوارا باشد خوردنی مطبوع خوشگوار: می تلخ است جور گلعذاران که هر چندش خوری باشد گواران. (امیر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار

گوهرین

گوهرین
منسوب به گوهر: دارای گوهر: چشمه صلب پدر چون شد بکاریز رحم زان مبارک چشمه زاد این گوهرین دریای من. (خاقانی)، مزین بجواهر مرصع به در: و اگر بخواهی اسب بازین و ساز گوهرین و مرواریدین و زرین و یاقوتین بیرون آید
فرهنگ لغت هوشیار