جدول جو
جدول جو

معنی پاریزین - جستجوی لغت در جدول جو

پاریزین
فرانسوی پاریسی (سعید نفیسی)
تصویری از پاریزین
تصویر پاریزین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاییزان
تصویر پاییزان
(دخترانه)
هنگام پاییز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از باریزان
تصویر باریزان
(دخترانه)
رواج، برکت (نگارش کردی: باژان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پارتیزان
تصویر پارتیزان
فرانسوی هوا خواه، گوند (به جای سرباز چریک)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارافین
تصویر پارافین
جسمی که سفید و نیمه شفاف که از روغنهای سنگین نفت به دست میاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارازیت
تصویر پارازیت
حشو و زاید، طفیلی، انگل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارافین
تصویر پارافین
جسمی موم مانند، سفید و نیم شفاف، بی بو و بی طعم که از روغن های سنگین نفت به دست می آید و در ساختن برخی از داروها، لوازم آرایشی و شمع سازی به کار می رود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کارگزین
تصویر کارگزین
آنکه کاری برای کسی برگزیند، کارگزیننده، برگزینندۀ کار
فرهنگ فارسی عمید
فرانسوی دکارت باور دکارتی: کسی که نهاده های فرزانی دکارت را باور دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تثنیه تیریز پارسی تازی گشته دو نیریز نیریزان نیریزیزرگ و نیریزکوچک دو بخش یکی از شاخه های بیست و چهارگانه خنیا تثنیه نیزیز: نیریز صغیر و نیریز کبیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارتیزان
تصویر پارتیزان
چریک، سربازی که به صورت غیرکلاسیک و نامنظم با دشمن می جنگد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاراگین
تصویر پاراگین
فاضلاب، آشغال دانی، پارگین
فرهنگ فارسی معین
جسمی است جامد و سفید که از سرد کردن ناگهانی روغن های سنگین به دست می آید. در شمع سازی و تهیه ورنی ها استعمال می شود. پارافین مایع در پزشکی به عنوان مسهل به کار می رود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پارازیت
تصویر پارازیت
حشو، زاید، انگل، طفیلی، اختلالی که در دریافت امواج رادیویی به وجود می آید
پارازیت ول کردن: کنایه از میان سخن دیگران حرف زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داروزین
تصویر داروزین
((وِ زِ))
نرده ای که جلو اتاق یا ایوان درست کنند، تکیه گاه، طارمی، دارافزین
فرهنگ فارسی معین
سیگنال های الکتریکی که وارد سیگنال های مخابراتی می شوند و باعث اختلال در آن ها می گردند، در علم زیست شناسی موجود زنده که در خارج یا داخل بدن جاندار دیگر زندگی کند و غذای خود را از بدن او بگیرد، انگل، کنایه از کسی که به هزینۀ دیگران زندگی کند، مفت خور، طفیلی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پارمین
تصویر پارمین
(دخترانه)
نام همسر داریوش پادشاه هخامنشی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پاییزی
تصویر پاییزی
خزانی خریفی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاریسی
تصویر پاریسی
منسوب به پاریس از مردم پاریس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاریدن
تصویر پاریدن
پریدن، پرواز کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاروزن
تصویر پاروزن
کسی که در قایق پارو زند تا حرکت کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارگین
تصویر پارگین
گند آب، منجلاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاروزن
تصویر پاروزن
کسی که در قایق پارویی پارو می زند و قایق را می راند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاریدن
تصویر پاریدن
پریدن، پرواز کردن، بال و پر زدن پرندگان در هوا، جهیدن، جستن از جا به طور ناگهانی، بخار شدن و به هوا رفتن جسم فرّار از قبیل الکل، بنزین و آمونیاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پارگین
تصویر پارگین
فاضلاب، آشغال دانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاییزی
تصویر پاییزی
مربوط به پاییز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پارگین
تصویر پارگین
گودالی که آب های کثیف و گندیده در آن جمع می شود، منجلاب، گندآب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرزین
تصویر پرزین
(دخترانه)
پرچینی از گلهای ریز به دور باغات
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ارزین
تصویر ارزین
(پسرانه)
نام فرماندار پارس هنگام یورش اسکندر به ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پایین
تصویر پایین
ذیل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پایین
تصویر پایین
پست، فرود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پارین
تصویر پارین
پارینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پایزن
تصویر پایزن
اسیر و خدمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پریزن
تصویر پریزن
پرویزن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرزین
تصویر پرزین
پرزدار، پارچه یا چیز دیگر که پرز داشته باشد، پرزگن
فرهنگ فارسی عمید