- پاریزین
- فرانسوی پاریسی (سعید نفیسی)
معنی پاریزین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرانسوی هوا خواه، گوند (به جای سرباز چریک)
جسمی که سفید و نیمه شفاف که از روغنهای سنگین نفت به دست میاید
حشو و زاید، طفیلی، انگل
جسمی موم مانند، سفید و نیم شفاف، بی بو و بی طعم که از روغن های سنگین نفت به دست می آید و در ساختن برخی از داروها، لوازم آرایشی و شمع سازی به کار می رود
آنکه کاری برای کسی برگزیند، کارگزیننده، برگزینندۀ کار
فرانسوی دکارت باور دکارتی: کسی که نهاده های فرزانی دکارت را باور دارد
تثنیه تیریز پارسی تازی گشته دو نیریز نیریزان نیریزیزرگ و نیریزکوچک دو بخش یکی از شاخه های بیست و چهارگانه خنیا تثنیه نیزیز: نیریز صغیر و نیریز کبیر
چریک، سربازی که به صورت غیرکلاسیک و نامنظم با دشمن می جنگد
فاضلاب، آشغال دانی، پارگین
جسمی است جامد و سفید که از سرد کردن ناگهانی روغن های سنگین به دست می آید. در شمع سازی و تهیه ورنی ها استعمال می شود. پارافین مایع در پزشکی به عنوان مسهل به کار می رود
حشو، زاید، انگل، طفیلی، اختلالی که در دریافت امواج رادیویی به وجود می آید
پارازیت ول کردن: کنایه از میان سخن دیگران حرف زدن
پارازیت ول کردن: کنایه از میان سخن دیگران حرف زدن
سیگنال های الکتریکی که وارد سیگنال های مخابراتی می شوند و باعث اختلال در آن ها می گردند، در علم زیست شناسی موجود زنده که در خارج یا داخل بدن جاندار دیگر زندگی کند و غذای خود را از بدن او بگیرد، انگل، کنایه از کسی که به هزینۀ دیگران زندگی کند، مفت خور، طفیلی
خزانی خریفی
منسوب به پاریس از مردم پاریس
پریدن، پرواز کردن
کسی که در قایق پارو زند تا حرکت کند
گند آب، منجلاب
کسی که در قایق پارویی پارو می زند و قایق را می راند
پریدن، پرواز کردن، بال و پر زدن پرندگان در هوا، جهیدن، جستن از جا به طور ناگهانی، بخار شدن و به هوا رفتن جسم فرّار از قبیل الکل، بنزین و آمونیاک
فاضلاب، آشغال دانی
مربوط به پاییز
گودالی که آب های کثیف و گندیده در آن جمع می شود، منجلاب، گندآب
پست، فرود
پارینه
اسیر و خدمت
پرویزن
پرزدار، پارچه یا چیز دیگر که پرز داشته باشد، پرزگن