جدول جو
جدول جو

معنی پرزین

پرزین
پرزدار، پارچه یا چیز دیگر که پرز داشته باشد، پرزگن
تصویری از پرزین
تصویر پرزین
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با پرزین

پرزین

پرزین
خار و خاشاکی که در پشت بند و سد جمع شود، ابزاری آهنین و مشبک که در جوی تعبیه کنند تا خاشاک پشت آن
فرهنگ گویش مازندرانی

پروین

پروین
ثریا، نام یک صورت فلکی، ستارگان کوچک نزدیک به هم، دسته ای از شش ستاره درخشان در صورت فلکی ثور
پروین
فرهنگ نامهای ایرانی

برزین

برزین
بلند، تنومند، باشکوه، نام پسر گرشاسب، نام یکی از سرداران کیکاوس شاه ماد، نام کوهی در کردستان بین مهاباد و سردشت (نگارش کردی: بهرزین)
برزین
فرهنگ نامهای ایرانی