- مَشقُوق
- ترک خورده، شکاف
معنی مَشقُوق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خال دار، خال خال، لکّه دار
مشکوک
کشیده
بی خانمان، آواره
مشروع، پروژه
مشترک، یک مشرک
درگیر، مشغول، مشغول ذهن
مشکوک
مشهور، معروف
امضا شده، امضا کرد
مغزپیچ، گره خورده
معقول، منطقی
بی اعتبار، گم شده، بدبخت
تلفّظ شده، صحبت کرد
منقضی شده، لغو شد
مورد اعتماد، قابل اعتماد، اعتمادآور
موقّت، زمان بندی، موقّتی
بزرگوار، معتبر