معنی مَشدُود
مَشدُود
کشیده
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَشدُود
مَحدُود
مَحدُود
مَحدود، مَحدود اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَجدُود
مَجدُود
تَرَک خُوردِه، سُبحان الله
دیکشنری عربی به فارسی
مَشرُود
مَشرُود
بی خانِمان، آوارِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَسدُود
مَسدُود
مَسدود، مَسدود شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَوعُود
مَوعُود
وَعدِه دادِه شُدِه، قُول دادِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَوجُود
مَوجُود
مُوجود
دیکشنری عربی به فارسی
مَكبُود
مَكبُود
بُزُرگ شُدِه، سیب
دیکشنری عربی به فارسی
مَقصُود
مَقصُود
مَقصَد، دَر نَظَر گِرِفتِه شُدِه اَست
دیکشنری عربی به فارسی
مَفقُود
مَفقُود
بی اِعتِبار، گُم شُدِه، بَدبَخت
دیکشنری عربی به فارسی