- مَخِيف
- ترسناک
معنی مَخِيف - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
با سخاوت، سخاوتمندانه
تمیز، تمیز کردن، تر و تمیز
ترسناک، ماهی
مرگبار، بیمار، آزرده
مقاوم، جامد
شکوهمند، با شکوه
ترسناک
پنهان، پنهان شده است
پرپشت، سنگین، متراکم
خوش برخورد، خوبه، جالب، خوش مشرب
خرخر کردن، خرّوپف کردن
لرزان، یک لرز، لرزنده
ارزان
ارزان
ناقص، احمقانه، وحشت انگیز، بی محتوا، خفن، مسخره، مضحک
زیرکانه، نقشه کشی
پرشده، کامل
معتبر، محترم، اشرافی
زاری، مجرّد
جزئی، اندک
تسکین، کاهش، امتیاز، رقیق سازی، تعدیل، نرمش
ترساندن، ارعاب
سبک، نور، بی وزن
صدای خش خش، سوئیچ کردن
بخیل، خسیس
آخرین
آشنا، محبّت آمیز، اهلی، اهلی بودن
لاغر، باریک