معنی مَكِير
مَكِير
زیرکانه، نقشه کشی
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَكِير
بَكِير
بَكِير
دَست نَخُوردِه، اَوایِل
دیکشنری عربی به فارسی
أَسِير
أَسِير
گِرِفتار، زِندانی
دیکشنری عربی به فارسی
أَخِير
أَخِير
آخِرین
دیکشنری عربی به فارسی
بَصِير
بَصِير
دوربین، بَصیرَتی، عَمیق، دِلپَذیر
دیکشنری عربی به فارسی
حَكِيم
حَكِيم
قابِلِ قِضاوَت، عاقِل، خِرَدمَند
دیکشنری عربی به فارسی
جَهِير
جَهِير
غُرِّش، صِدایِ بَم
دیکشنری عربی به فارسی
خَطِير
خَطِير
خَطَرناک
دیکشنری عربی به فارسی
خَبِير
خَبِير
ماهِر، مُتِخَصِّص
دیکشنری عربی به فارسی
ذَكِيّ
ذَكِيّ
باهوش، خُوشمَزِه، هوشمَند، زیرَک، زِرَنگ
دیکشنری عربی به فارسی