معنی مَرِيض
مَرِيض
مرگبار، بیمار، آزرده
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با مَرِيض
عَرِيض
عَرِيض
عَریض، گَستَردِه
دیکشنری عربی به فارسی
مَرِيب
مَرِيب
تَرسناک، ماهی
دیکشنری عربی به فارسی
بَرِيق
بَرِيق
دِرَخشِش
دیکشنری عربی به فارسی
بَرِيء
بَرِيء
بی ضَرَر، بی گُناه، سادِگی
دیکشنری عربی به فارسی
خَفِيض
خَفِيض
کاهیدِه، کَم
دیکشنری عربی به فارسی
جَرِيء
جَرِيء
جَسور، پُررَنگ، بی باک
دیکشنری عربی به فارسی
صَرِيح
صَرِيح
صَریح، صادِقانِه، مُستَقیم، رُک و راست
دیکشنری عربی به فارسی
طَرِيق
طَرِيق
راه، جادِه
دیکشنری عربی به فارسی
شَرِيف
شَرِيف
مُعتَبَر، مُحتَرَم، اَشرافی
دیکشنری عربی به فارسی