- مقاولت
- گفت و شنید کردن با کسی، قول و قرار گذاشتن، گفت و شنید، قرار داد قول نامه: (ختم مقاوله چاه آرتزین (بزمان ناصر الدین شاه)،) (الماثر و الاثار. 114)
معنی مقاولت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پایداری، ایستادگی، ایستاده گری
اشتغال به کاری داشتن، ممارست در کاری
حیله کردن برای دست یافتن به چیزی، قصد کردن، تیز نگریستن به سوی چیزی
عطا کردن، بخشش کردن، چیزی به یکدیگر دادن و گرفتن
کاری را طول دادن و عقب انداختن، طول دادن در کاری، کار را به امروز و فردا افکندن، با کسی نبرد کردن
ایستادگی کردن، با کسی در امری برابری کردن، ضدیت کردن
با هم جولان کردن با یکدیگر گشتن در نبرد: اوساط حشم و آحاد جمع لشکر چون شغال و روباه و گرگ و امثال ایشان در پیش افتادند و بمجاولت و مراوغت در آمدند و از هر جانب می تاختند
حیله کردن برای رسیدن بمقصود، آهنگ کردن قصد کردن، چشم انداختن بچیزی تیز نگریستن، حیله گری، قصد، تیزنگری
دور زدن، انقلاب زمانه
رنج کشیدن در آن و اراده کاری کردن
کاری را بتانی و درنگ انجام دادن بدرازا کشیدن کار: عجب تر آنست که تدارک این کار در مطاولت افکند، تاخیر کردن کسی را در و عده کار را دراز کردن بر کسی، جنگ را طول دادن، باهم نبرد کردن: و تایک تیر در جعبه امکان دارند از مناضلت و مطاولت خصم عنان نپیچند، تانی در کاری، تطویل جنگ
حمله آوردن بر کسی برای جنگیدن، حمله
با هم کار زار کردن، کشتار کردن، محاربه، زد و خورد، کشتار: (... تا مقاتله و مقابله با من در خاطر گذراند) (انوار سهیلی)
مقابله: (مضارعت مشابهت و مقابلت راست) (المعجم. مد. چا. 54: 1)
ایستادگی و برابری و مقابلی، پایداری
مقاوله و مقاولت در فارسی گفت و شنود، پیوند نامه گفت و شنید کردن با کسی، قول و قرار گذاشتن، گفت و شنید، قرار داد قول نامه: (ختم مقاوله چاه آرتزین (بزمان ناصر الدین شاه)،) (الماثر و الاثار. 114)
جمع مقاوله، گفت و شنود ها، پیوند نامه ها
عطا کردن عطا بخشیدن، عطا بخشش
((مُ وَ لَ یا وِ لِ))
فرهنگ فارسی معین
گفت و شنید کردن با کسی، قول و قرار گذاشتن، گفت و شنید، قرارداد، قول نامه
با هم جولان کردن، با یکدیگر گشتن در جنگ یا در کشتی برای پیروزی یافتن بر یکدیگر
عهد، پیمان، گفتگو
دست به دست گشتن دولت، گشتن روزگار گاه به سود این و گاه به سود آن
Resistance
resistência
сопротивление
weerstand