معنی محاولت محاولت حیله کردن برای دست یافتن به چیزی، قصد کردن، تیز نگریستن به سوی چیزی تصویر محاولت فرهنگ فارسی عمید
محاولت محاولت حیله کردن برای رسیدن بمقصود، آهنگ کردن قصد کردن، چشم انداختن بچیزی تیز نگریستن، حیله گری، قصد، تیزنگری فرهنگ لغت هوشیار
مطاولت مطاولت کاری را طول دادن و عقب انداختن، طول دادن در کاری، کار را به امروز و فردا افکندن، با کسی نبرد کردن فرهنگ فارسی عمید
مجاولت مجاولت با هم جولان کردن با یکدیگر گشتن در نبرد: اوساط حشم و آحاد جمع لشکر چون شغال و روباه و گرگ و امثال ایشان در پیش افتادند و بمجاولت و مراوغت در آمدند و از هر جانب می تاختند فرهنگ لغت هوشیار