معنی مقاومت - فرهنگ فارسی معین
معنی مقاومت
- مقاومت((مُ وِ مَ))
- ایستادگی کردن، پایداری نمودن، ایستادگی، پایداری، دوام، استحکام
تصویر مقاومت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مقاومت
مقاومت
- مقاومت
- ایستادگی کردن، با کسی در امری برابری کردن، ضدیت کردن
فرهنگ فارسی عمید