جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مناولت

مناولت

مناولت
مناوله. مناوله. چیزی به کسی دادن. به یکدیگر تعارف کردن: یک شیشۀ صرف باقی است اگر رغبتی هست تا ساعتی به مناولت آن تزجیۀ روزگار کنیم. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 84). رجوع به مناوله شود
لغت نامه دهخدا

محاولت

محاولت
حیله کردن برای دست یافتن به چیزی، قصد کردن، تیز نگریستن به سوی چیزی
محاولت
فرهنگ فارسی عمید

مطاولت

مطاولت
کاری را طول دادن و عقب انداختن، طول دادن در کاری، کار را به امروز و فردا افکندن، با کسی نبرد کردن
مطاولت
فرهنگ فارسی عمید