جدول جو
جدول جو

معنی مجاملت - جستجوی لغت در جدول جو

مجاملت
نیکویی کردن، حسن معاشرت
تصویری از مجاملت
تصویر مجاملت
فرهنگ لغت هوشیار
مجاملت
((مُ مَ لَ))
خوش رفتاری کردن، چرب زبانی کردن
تصویری از مجاملت
تصویر مجاملت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مجامعت
تصویر مجامعت
جمع شدن باهم، جماع کردن، هم بستر شدن با زن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجامله
تصویر مجامله
چرب زبانی و خوشامدگویی، با کسی نیکویی و خوش رفتاری کردن
فرهنگ فارسی عمید
پافشاری کردن در جهل و نادانی، ستیزیدن با کسی در نادانی مقابل مجامله
فرهنگ لغت هوشیار
با هم جولان کردن با یکدیگر گشتن در نبرد: اوساط حشم و آحاد جمع لشکر چون شغال و روباه و گرگ و امثال ایشان در پیش افتادند و بمجاولت و مراوغت در آمدند و از هر جانب می تاختند
فرهنگ لغت هوشیار
مجامله و مجاملت در فارسی نیکویی کردن، خوش سودایی (سودا معامله)، چربزبانی چاپلوسی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مجامله، نیکویی کردن ها خوش سودایی ها چرب زبانی ها چاپلوسی ها جمع مجامله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجامعت
تصویر مجامعت
جماع، همخوابگی، مباشرت، هم بستر شدن با زن
فرهنگ لغت هوشیار
ستیزیدن، خصومت کردن با کسی، ستیزه خصومت: گفتم نباید که در میدان مکاشفه و مجادله افتد، مباحثه در مسئله ای (علمی ادبی دینی و غیره) بطوری که هر یک از طرفین بخواهد رای خود را بر دیگری تحمیل کند
فرهنگ لغت هوشیار
معامله: چنانکه در ظل دولت او دست در کمر کیوان زدی و پای برفرق آسمان نهادی این معاملت جایز شمردی. معاملات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجامله
تصویر مجامله
((مُ مِ لِ))
چرب زبانی، جمله پردازی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجامعت
تصویر مجامعت
((مُ مَ عَ))
هم بستر شدن، جماع کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجاولت
تصویر مجاولت
با هم جولان کردن، با یکدیگر گشتن در جنگ یا در کشتی برای پیروزی یافتن بر یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجازات
تصویر مجازات
سزا، شکنجه، پادافره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مجانبت
تصویر مجانبت
دوری گزیدن، دوری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مساهلت
تصویر مساهلت
با نرمی و آسانی رفتار کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجاهدت
تصویر مجاهدت
تلاش در راه دین، کوشش کردن، در تصوف مبارزه و مقابله با هواهای نفسانی، جنگ با کافران در راه اسلام، جهاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجازات
تصویر مجازات
جزا دادن، پاداش دادن، کیفر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخاتلت
تصویر مخاتلت
یکدیگر را فریب دادن، فریب کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محامات
تصویر محامات
از کسی دفاع کردن، پشتیبانی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسامحت
تصویر مسامحت
اهمال، کوتاهی، گذشت، ملاحظه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجاوزت
تصویر مجاوزت
از جایی گذشتن، از گناه کسی در گذشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجالست
تصویر مجالست
همنشینی کردن، با کسی نشستن، همنشینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مزاولت
تصویر مزاولت
اشتغال به کاری داشتن، ممارست در کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجانست
تصویر مجانست
هم جنس شدن، هم جنس بودن مانند هم شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسامرت
تصویر مسامرت
شب را با صحبت و افسانه گفتن با هم گذراندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مسالمت
تصویر مسالمت
آشتی کردن، بی گزندی، خوش رفتاری، صلح طلبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محاولت
تصویر محاولت
حیله کردن برای دست یافتن به چیزی، قصد کردن، تیز نگریستن به سوی چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجارات
تصویر مجارات
با هم رفتن، هم قدم شدن، با یکدیگر برابری کردن، با یکدیگر سخن گفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجاذبت
تصویر مجاذبت
همدیگر را کشیدن، با هم نزاع کردن، نزاع و کشمکش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخامرت
تصویر مخامرت
مقیم شدن، پیوسته در خانه بودن
در فروش حیله کردن
راه یافتن شک و تردید در دل
آمیختن باهم، معاشرت کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
نزاع و خصومت کردن، با هم جدال کردن، ستیزه، دشمنی، سورۀ پنجاه و هشتم قرآن کریم دارای بیست و دو آیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجاجات
تصویر مجاجات
آب دهان، آب لزج که از دهان انسان یا حیوان خارج می شود، آب دهن، بزاق، تف، تفو، خیو، خدو، بفج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطاولت
تصویر مطاولت
کاری را طول دادن و عقب انداختن، طول دادن در کاری، کار را به امروز و فردا افکندن، با کسی نبرد کردن
فرهنگ فارسی عمید