معنی مسامرت - فرهنگ فارسی عمید
معنی مسامرت
- مسامرت
- شب را با صحبت و افسانه گفتن با هم گذراندن
تصویر مسامرت
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با مسامرت
مسامرت
- مسامرت
- مسامره. مسامره. گذرانیدن به افسانه سرایی شب را با کسی، افسانه گفتن
لغت نامه دهخدا
مخامرت
- مخامرت
- مقیم شدن، پیوسته در خانه بودن
در فروش حیله کردن
راه یافتن شک و تردید در دل
آمیختن باهم، معاشرت کردن
فرهنگ فارسی عمید