جدول جو
جدول جو

معنی لکث - جستجوی لغت در جدول جو

لکث
زدن، رنجانیدن، بیشبار کردن
تصویری از لکث
تصویر لکث
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لیث
تصویر لیث
(پسرانه)
شیر درنده، نام پدر یعقوب پادشاه صفاری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مکث
تصویر مکث
درنگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از لیث
تصویر لیث
شیر نر، نوعی عنکبوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لوث
تصویر لوث
آلوده کردن، آلایش، آلودگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکث
تصویر مکث
درنگ کردن، دیر کردن، توقف کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لکن
تصویر لکن
ولی، اما، لیکن، ولیکن، ولیک، لیک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نکث
تصویر نکث
شکستن پیمان، برهم زدن بیع یا پیمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لکا
تصویر لکا
کفش، پوششی برای محافظت از پا، پایزار، پاپوش، پایدان، لخا، پاافزار، پااوزار
تیماج، پوست دباغی شدۀ بز، ساختیان، پرنداخ، پرانداخ، گوزگانی، اپرنداخ، پرندخ، کوزکانی، سختیان
لاک
رنگ سرخ
گل سرخ، گلی معطر با گلبرگ های سرخ و ساقه های ضخیم و برگ های بیضی که انواع مختلف دارد، رز، آتشی، گل سوری، ورد، چچک، گل آتشی، سوری، بوی رنگ، برای مثال در کنارش نه آن زمان کاکا / تا شود سرخ چهره اش چو لکا (سنائی۱ - ۱۴۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لکل
تصویر لکل
گلابی، میوۀ آبدار شیرین و مخروطی شکل به اندازۀ سیب، امرود، مرود، امبرود، انبرود، مل، کمّثری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لکه
تصویر لکه
لک، اثری که از چربی یا کثافت یا مواد رنگین بر روی لباس یا پارچه و مانند آن پیدا می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لاث
تصویر لاث
در هم گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لبث
تصویر لبث
درنگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به لاک ساخته از لاک، برنگ لاله. توضیح نوعی قرمز روشن که از مهمترین رنگهای قالی ایران است. این رنگ از روناس قرمزدانه و احیانا نباتات دیگر بدست میاید. در هندوستان رنگ لاکی را از نوعی صمغ بدست آورند باین ترتیب که حشره ای زیر پوست درخت انجیر هندی زندگی میکند که لعابی از خودترشح مینماید. لعاب مزبور بصورت صمغ بر درخت می چسبد. از همین لعاب است که لاک میسازند و رنگ لاکی را هم میگیرند. یا ترمه لاکی. قسمی ترمه سرخ روشن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لکه
تصویر لکه
قطره، چکه، سرشک، اشک، خال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لکن
تصویر لکن
ولیک، ولیکن، ولکن، ولی، اما، لیک، حرفیست که برای تدارک چیزی آرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لکس
تصویر لکس
دشوار خوی، سرکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لکد
تصویر لکد
زدن با دست، دور کردن راندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لکاث
تصویر لکاث
گچ کاران گچگران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لکا
تصویر لکا
ولایت ناحیه سرزمین
فرهنگ لغت هوشیار
شیر بیشه، زبان آور، تننده جهنده شیر اسد جمع لیوث: سلطا تکش... هم در مقام بزم غیثی سایل و هم در موقف رزم لیثی صایل، برج اسد شیر فلک شیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوث
تصویر لوث
سستی، آلودگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکث
تصویر مکث
درنگ و انتظار، ایست
فرهنگ لغت هوشیار
شکستن به هم خوردن، گرفتاری گرفتار شدن شکستن عهد، بهم زدن بیع، شکست پیمان، فسخ معامله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لبث
تصویر لبث
((لَ))
درنگ کردن، مکث کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لیث
تصویر لیث
((لَ یا لِ))
شیر، اسد، برج اسد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لکه
تصویر لکه
((لُ کَ یا کِ))
نان قندی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لکه
تصویر لکه
((لَ ک ِّ))
بخشی از یک سطح که براثر آلودگی به چیزی به رنگ دیگر درمی آید، اثر آلودگی چیزی، تغییر رنگ نقطه ای از سطح چیزی، مجازاً، آلودگی بدنامی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لکن
تصویر لکن
((لا کِ))
اما، لیکن، ولی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لکل
تصویر لکل
((لِ کَ))
گلابی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لکا
تصویر لکا
((لَ))
کفش، پای افزار، چارق، رنگ سرخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لوث
تصویر لوث
((لَ))
آلودگی، پلیدی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکث
تصویر مکث
((مَ))
درنگ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نکث
تصویر نکث
((نَ))
شکستن عهد و پیمان، به هم زدن معامله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لکک
تصویر لکک
آلوی ترش
فرهنگ فارسی عمید