معنی لکل - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با لکل
لکل
- لکل
- گُلابی، میوۀ آبدار شیرین و مخروطی شکل به اندازۀ سیب، اَمرود، مُرود، اَمبَرود، اَنبَرود، مُل، کُمَّثری
فرهنگ فارسی عمید
لکل
- لکل
- میوه ای است که آن را امرود گویند و به عربی کمثری خوانند. (برهان). گلابی
لغت نامه دهخدا
لعل
- لعل
- لال، نام سنگی قیمتی به رنگ قرمز گاهی سبز و زرد تا سیاه (معرب از فارسی)
فرهنگ نامهای ایرانی