جدول جو
جدول جو

معنی عتت - جستجوی لغت در جدول جو

عتت(عَ تَ)
درشتی در سخن. (منتهی الارب). غلظت در گفتار و جز آن. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عفت
تصویر عفت
(دخترانه)
پاکدامنی، پرهیزکاری، پارسایی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عزت
تصویر عزت
(دخترانه و پسرانه)
گرامی و عزیز بودن، سربلندی و ارجمندی، احترام، بزرگداشت، تکریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از علت
تصویر علت
بیماری، ناخوشی، رنج، عذر، بهانه، سبب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عترت
تصویر عترت
اولاد و احفاد، ذریه، خانواده، عشیرۀ مرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عدت
تصویر عدت
ساز و برگ جنگ از قبیل خواربار و اسلحه و چیزهای دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عتل
تصویر عتل
سرکش، تندخو، آزاردهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عنت
تصویر عنت
آزار و اذیت، رنج، مشقت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عته
تصویر عته
ناقص عقل شدن، کم عقل شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پتت
تصویر پتت
توبه، استغفار، توبه نامه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عتو
تصویر عتو
تکبر کردن، از حد درگذشتن، ستم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عتق
تصویر عتق
آزاد شدن بندۀ زرخرید از قید بندگی
بزرگواری
بخشش، عطا، کرم، دهش، بخشیدن چیزی به کسی، داشات، عطیّه، داد و دهش، جدوا، بغیاز، بذل، فغیاز، جود، داشاد، دهشت، منحت، برمغاز، اعطا، صفد، احسان، سماحت، داشن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عظت
تصویر عظت
آنچه با آن پند می دهند، کلام واعظ، پند
فرهنگ فارسی عمید
(بَ ءَ)
استقرار نگرفتن بر سخن خود و نرفتن بر آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). استمرار نداشتن بر کلام خود و تردد فراوان کردن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
خشم، خشم گرفتن تندی کردن، لنگی در ستور تند خوی خشمناک سرزنشگر، جمع عتبه، آستان ها آستانه ها فرود ها سختی ها کارهای ناپسندیده
فرهنگ لغت هوشیار
باغنده ساختن (باغنده گلوله پشم یا نخ حلاجی شده)، چیره گشتن، بی باکانه زدن خواهر پدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عفت
تصویر عفت
نهفتگی و پاکدامنی، پارسائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علت
تصویر علت
بیماری، سستی و ناتوانی، رنج، سبب، اتفاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عزت
تصویر عزت
عظمت و بزرگواری و ارجمندی و ارج و سرافرازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عظت
تصویر عظت
پند و اندرز و نصیحت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عرت
تصویر عرت
جنبیدن، لرزیدن، درخشیدن، جنیدن نیزه، مالیدن بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عدت
تصویر عدت
استعداد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عتات
تصویر عتات
پیکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عته
تصویر عته
کم عقل شدن، سرگشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
سختی، توانایی پای گیره در بیل، دسته بیل، بت، گوسفند برخی که در روزگار کانایی (جاهلیت) تازیان در ماه رجب برای بتان سر می بریدند، آغازه گوهر (اصل)، بیهوده گویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عترت
تصویر عترت
خویشاوندان و ارقاب و فرزندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عتق
تصویر عتق
بنده زر خرید از قید بندگی آزاد شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عتک
تصویر عتک
روزگار زمانه، تاختن: در جنگ، ترش شدن می یاشیر روزگار زمانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عتل
تصویر عتل
ستمکار، آزار دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
زهداردشتی زیت دشتی از گیاهان زیتون درختچه ایست از تیره زیتونیان که آن را زیتون کوهی نیز نامند. برگهایش متقابل و دارای پهنک بزرگ و گلهایش کوچکند و دارای آرایش گرزن می باشند چند گونه از این گیاه در حوضه بحرالروم (مدیترانه) شرقی شناخته شده است. از این گیاه گلوکزیدی به نام فیلیرین استخراج می کنند که در طب مورد استفاده دارد زیتون کوهی زغبج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عتن
تصویر عتن
سخت تاز تازنده جنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عات
تصویر عات
خود بین خود خواه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پتت
تصویر پتت
توبه، استغفار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنت
تصویر عنت
تباهی، نیستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علت
تصویر علت
چرایی، شوند
فرهنگ واژه فارسی سره