معنی علت
علت
بیماری، ناخوشی، رنج، عذر، بهانه، سبب
تصویر علت
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با علت
علت
علت
چرایی، شوند
فرهنگ واژه فارسی سره
علت
علت
بیماری، سستی و ناتوانی، رنج، سبب، اتفاق
فرهنگ لغت هوشیار
علت
علت
بیماری، ناخوشی، سبب، انگیزه، عذر، بهانه، جمع علل
فرهنگ فارسی معین
علت
علت
Causation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
علت
علت
причина
دیکشنری فارسی به روسی
علت
علت
Kausalität
دیکشنری فارسی به آلمانی
علت
علت
причина
دیکشنری فارسی به اوکراینی
علت
علت
przyczyna
دیکشنری فارسی به لهستانی
علت
علت
causalidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی