- ظَهرِيّ
- پشتی
معنی ظَهرِيّ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مد روز، مدرن
دهان آب انداز، خوشمزه
درخشان، زرق و برق دار
آتشبازی، آتشین
مربوط به ستون فقرات، ستون فقرات
آنی، فوری، لحظه ای
غارمانند
قابل فهم، قابل درک است
کاخ مانند، کوتاه
ماورایی، سحر و جادو
پشمالو، مادرزادی
بی فایده، برهنه
گلی، صورتی، گلابی
سنگلاخی، سنگی
انقلابی
همسایگی، در حال انجام است، کناری
اساسی، رادیکال
خیریّه
منحصر به فرد، انحصاری
ممنوع، مسدود کردن
اقیانوسی، دریایی، مربوط به دریا
اجباری، قانع کننده
به طور پشتی، پشتی