جدول جو
جدول جو

معنی طَالَبَ - جستجوی لغت در جدول جو

طَالَبَ
تقاضا کردن، دانشجو
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تقلید کردن، او گفت
دیکشنری عربی به فارسی
درخوٰاست، درخوٰاست کردن
دیکشنری عربی به فارسی
غلبه کردن، او فتح کرد، غلبه پیدا کردن
دیکشنری عربی به فارسی
وارونه کردن، قلب، برگشت دادن
دیکشنری عربی به فارسی
محروم کردن، غارت
دیکشنری عربی به فارسی
ایجاد کردن، آوردن
دیکشنری عربی به فارسی
تعقیب کردن، دافع
دیکشنری عربی به فارسی
درخوٰاست دادن، درخوٰاست کردن
دیکشنری عربی به فارسی
تنبیه کردن، تنبیه کرد، مجازات کردن، مجازات دادن، تحریم کردن
دیکشنری عربی به فارسی
درمان کردن، او درمان کرد، فرآیند کردن
دیکشنری عربی به فارسی
نظارت کردن، تماشا کن، تماشا کردن
دیکشنری عربی به فارسی
گلدوزی کردن، او صحبت کرد
دیکشنری عربی به فارسی
نقض کردن، او مخالفت کرد
دیکشنری عربی به فارسی
شوخی کردن، مسخره کرد، نوازش کردن
دیکشنری عربی به فارسی
بالغ شدن، بالغ، اغراق کردن
دیکشنری عربی به فارسی
زیاد اصرار کردن، او مدّت زیادی طول کشید، طولانی کردن، دراز کردن
دیکشنری عربی به فارسی