زمین خشک و بی آب و علف، برای مثال به هر خشکساری که خسرو رسید / ببارید باران، گیا بردمید (نظامی۵ - ۱۰۰۲) مبهوت، بهت زده، سرگردان، برای مثال چون سیرت چرخ را بدیدم / کاو کرد نژند و خشکسارم (ناصرخسرو۱ - ۳۴۴)
زمین خشک و بی آب و علف، برای مِثال به هر خشکساری که خسرو رسید / ببارید باران، گیا بردمید (نظامی۵ - ۱۰۰۲) مبهوت، بهت زده، سرگردان، برای مِثال چون سیرت چرخ را بدیدم / کاو کرد نژند و خشکسارم (ناصرخسرو۱ - ۳۴۴)
خداوند ادراک و فهم و شعور باشد. (برهان) (ناظم الاطباء) (از جهانگیری). یعنی خداوند فهم، چه ’سار’بمعنی صفت و ’سر’ هر دو آمده... (فرهنگ رشیدی). یعنی خداوند فهم و دانش که در سرش هوش باشد. (انجمن آرا) (آنندراج) : به جود اونرسد دست هیچ زیرکسار به فضل او نرسد عقل هیچ دانشمند. رودکی. چرا این مردم دانای زیرکسار فرزانه به تیمار و عذاب اندر ابا دولت به پیکار است. خسروی (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نیاید آسان از هر کسی جهانبانی اگرچه مرد بود چربدست وزیرکسار. ابوحنیفه (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 279). ازل همیشه و دیمومت و خلود و ابد میان هر یک چون فرق کرد زیرکسار. ابوالهیثم (شرح قصیدۀ فارسی ص 63). عمر تو زرّیست سرخ و مشک او خاکی است خشک زر به نرخ خاک دادن کار زیرکسار نیست. ناصرخسرو. در جهان هیچ آدمی مشناس بتر از ریش گاو زیرکسار. مسعودسعد. آنکه او منصف است و زیرکسار نشمارد به بازی این گفتار. سنائی. در این مقطع به سعدالملک بر نتوان دعا گفتن که اندر کار خود دانا و زیرکسار و هشیارم. سوزنی. بزرگزاده و باحشمت است و بادولت لطیف خلق و جوانمرد و راد و زیرکسار. سوزنی. هر دو جوید محال ناممکن هست ممکن که نیست زیرکسار. خاقانی. طوطی من مرغ زیرکسار من ترجمان فکرت و اسرار من. مولوی
خداوند ادراک و فهم و شعور باشد. (برهان) (ناظم الاطباء) (از جهانگیری). یعنی خداوند فهم، چه ’سار’بمعنی صفت و ’سر’ هر دو آمده... (فرهنگ رشیدی). یعنی خداوند فهم و دانش که در سرش هوش باشد. (انجمن آرا) (آنندراج) : به جود اونرسد دست هیچ زیرکسار به فضل او نرسد عقل هیچ دانشمند. رودکی. چرا این مردم دانای زیرکسار فرزانه به تیمار و عذاب اندر ابا دولت به پیکار است. خسروی (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نیاید آسان از هر کسی جهانبانی اگرچه مرد بود چربدست وزیرکسار. ابوحنیفه (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 279). ازل همیشه و دیمومت و خلود و ابد میان هر یک چون فرق کرد زیرکسار. ابوالهیثم (شرح قصیدۀ فارسی ص 63). عمر تو زرّیست سرخ و مشک او خاکی است خشک زر به نرخ خاک دادن کار زیرکسار نیست. ناصرخسرو. در جهان هیچ آدمی مشناس بتر از ریش گاو زیرکسار. مسعودسعد. آنکه او منصف است و زیرکسار نشمارد به بازی این گفتار. سنائی. در این مقطع به سعدالملک بر نتوان دعا گفتن که اندر کار خود دانا و زیرکسار و هشیارم. سوزنی. بزرگزاده و باحشمت است و بادولت لطیف خلق و جوانمرد و راد و زیرکسار. سوزنی. هر دو جوید محال ناممکن هست ممکن که نیست زیرکسار. خاقانی. طوطی من مرغ زیرکسار من ترجمان فکرت و اسرار من. مولوی