معنی نمکسار - فرهنگ فارسی عمید
معنی نمکسار
- نمکسار
- نمکزار، جایی که از آن نمک استخراج کنند، شوره زار، معدن نمک
تصویر نمکسار
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با نمکسار
نمکسار
- نمکسار
- نمک زار. کان و معدن نمک. (ناظم الاطباء). مَلاّحه. (یادداشت مؤلف) :
دل ستم کش عاشق همیشه در کار است
ز شوربختی خود عامل نمکساراست.
سراج (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
نمکزار
- نمکزار
- جایی که از آن نمک استخراج کنند، شوره زار، معدن نمک
فرهنگ فارسی عمید
نمک سار
- نمک سار
- نمکزار: سگ نفس تو اندر زندگانی برونست از نمکسار معانی. (اسرارنامه عطار. چا. دکترگوهرین ص 76)
فرهنگ لغت هوشیار