- دگرگون
- متحول
معنی دگرگون - جستجوی لغت در جدول جو
- دگرگون
- تغییر حال یافته، متغیر
- دگرگون
- جور دیگر، طور دیگر، واژگون و سرنگون، منقلب، رنگ دیگر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تبدیل، تغییر، تحول، تغییرات
در اصطلاح زمین شناسی عواملی که موجب تغییرات فاحش در ساختمان سنگها می شوند و آن عوامل عبارتند از گرما، نفوذ حرکات قشر جامد زمین حادث میشود
متفاوت
نوع دیگر، دیگرگونه، شوریده، درهم برهم
به رنگ جگر، سرخ پر رنگ، برای مثال بر کنار دجله دور از یار و مهجور از دیار / دارم از اشک جگرگون دجلۀ خون در کنار (جامی - ۲۵۷)
دگرگون، جور دیگر، طور دیگر، واژگون و سرنگون، منقلب، رنگ دیگر
متغیر و منقلب شدن
فرانسوی افت
دیگر گون شدن دیگر گونگی تغییر تبدل
رنگ دیگر، جور دیگر طور دیگر نوع دیگر، سرنگون واژگون، مغشوش مضطرب شوریده
رنگ دیگر، جور دیگر طور دیگر نوع دیگر، سرنگون واژگون، مغشوش مضطرب شوریده
مانند آتش
بسباسه
سرخ پررنگ
بسباسه
دیگرگون شدن، دیگرگونه شدن
دگرگون، طور دیگر، جور دیگربرای مثال مشیات خلق نگردد دگرگون / قضیات سابق نگردد دگرسان (عبدالواسع جبلی - ۲۹۴)
به رنگ دود، دودی، تیره و تار
پوست جوز بویا، قشر دوم جوز بویا که در طب قدیم کاربرد دارویی داشته، بسباسه، بزباز
همیشه بهار
به رنگ آتش، آذرفام، سرخ رنگ
شقایق، گیاهی شبیه خشخاش با برگ های بریده و گل های سرخ که در انتهای گلبرگ های آن لکۀ سیاهی وجود دارد، لالۀ سرخ، لالۀ حمرا، شقایق نعمان، شقایق النّعمان، الاله، لاله، آلاله، لالۀ نعمانی، آذریونبرای مثال تا همی سرخ بود آذرگون / تا همی سبز بود سیسنبر (فرخی - ۱۳۹) ، به هم بودند آنجا ویس و رامین / چو در یک باغ آذرگون و نسرین (فخرالدین اسعد - ۴۹)
به رنگ آتش، آذرفام، سرخ رنگ
شقایق، گیاهی شبیه خشخاش با برگ های بریده و گل های سرخ که در انتهای گلبرگ های آن لکۀ سیاهی وجود دارد، لالۀ سرخ، لالۀ حمرا، شقایق نعمان، شقایق النّعمان، الاله، لاله، آلاله، لالۀ نعمانی، آذریون
گژف گون تیره گون برنگ قیر سیاه فام: شب آمد جهان قیرگون شد برنگ همه بازگشتند لشکر ز جمگ
آذرگون، آتش رنگ، نوعی شقایق که کنارش سرخ و میانش سیاه باشد، آذریون
تیره، تار
سیاه فام، به رنگ قیر
به رنگ قیر، سیه فام
دیگران