دوگونه. دو نوع. دوقسم. مختلف و متفاوت. (یادداشت مؤلف) : هر دو جهان و نعمتش از بهر مردم است زین روی جان عقل دو گون و دوتا شده ست. ناصرخسرو. و رجوع به دوگونه شود
به رنگ دود. دودی. رنگ وبوی دود گرفته. (یادداشت مؤلف) : ثوب دخن، جامۀ دودگن. (مهذب الاسماء) : و دیگر باید که کاغذ اسفید بر کنار دیگها دوساند تا قطعاً دود نکند و دودگن نگردد. (از رسالۀ کهنه در باب آداب دیگ پختن)