- خَفِيض
- کاهیده، کم
معنی خَفِيض - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مجوّز، تفویض اختیار کردن، هیئت
فراوان بودن، سرریز، جوش و خروش پیدا کردن
مرگبار، بیمار، آزرده
ضامن، حامی
بلند، نازک
همراهی، همراه
عریض، گسترده
جزئی، اندک
ماورایی، پیچیده
خراش، سوت زدن، سرفه کردن
تنزّل، تخفیف
سبک، نور، بی وزن
بدخوٰاه، بدخیم، شیطنت آمیز
ماهر، متخصّص
خوٰار و زشت، شرور
بارور، پربار
سخنور، یک واعظ
خطرناک
ترکیب، مخلوط
صدای خش خش، سوئیچ کردن
پنهان کردن، پنهان شده است
پنهانی، پنهان شده است، فریبنده، مخفی، دغلکارانه
تضاد، مقابل