معنی عَرِيض
عَرِيض
عریض، گسترده
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با عَرِيض
مَرِيض
مَرِيض
مَرگبار، بیمار، آزُردِه
دیکشنری عربی به فارسی
بَرِيق
بَرِيق
دِرَخشِش
دیکشنری عربی به فارسی
بَرِيء
بَرِيء
بی ضَرَر، بی گُناه، سادِگی
دیکشنری عربی به فارسی
خَفِيض
خَفِيض
کاهیدِه، کَم
دیکشنری عربی به فارسی
جَرِيء
جَرِيء
جَسور، پُررَنگ، بی باک
دیکشنری عربی به فارسی
عَجِيب
عَجِيب
مُعجِزِه آسا، شِگِفت اَنگیز، پَرخاشگَر
دیکشنری عربی به فارسی
عَتِيق
عَتِيق
قَدیمی و کُهنِه، قَدیمی
دیکشنری عربی به فارسی
عَتِيد
عَتِيد
لَجوج، مایِل
دیکشنری عربی به فارسی
صَرِيح
صَرِيح
صَریح، صادِقانِه، مُستَقیم، رُک و راست
دیکشنری عربی به فارسی