جدول جو
جدول جو

معنی حو - جستجوی لغت در جدول جو

حو
زجر است بزان را، (منتهی الارب)، کلمه ای است که بدان گوسفند را زجر کنند و مصدر آن حوحاه است، به معنی زجر کردن گوسفندان را با کلمه حو، (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
حو
(حَوو)
ظاهر و آشکار. (منتهی الارب). بیّن. (اقرب الموارد) : لا یعرف الحو من اللو، نشناسد ظاهر را از خفی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). گویند: حو، به معنی راندن شتر و لو به معنی حبس کردن آن است و گفته اند: مراد از کلمه حو، نعم یعنی آری و مراد از کلمه لولا یعنی نه است. و گویند حو حق و لو باطل است. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
حو
(حُوو)
جمع واژۀ حوّاء. (منتهی الارب). رجوع به حواء شود، جمع واژۀ احوی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
حو
ظاهر و آشکار
تصویری از حو
تصویر حو
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حورآفرین
تصویر حورآفرین
(دخترانه)
مرکب از حور (زن زیبای بهشتی) + آفرین (آفریننده)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوری
تصویر حوری
(دخترانه)
حور (عربی) + ی (فارسی)، زن زیبای بهشتی، زن زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوا
تصویر حوا
(دخترانه)
حیات، نام همسر آدم (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حور
تصویر حور
(دخترانه)
زن زیبای بهشتی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حورا
تصویر حورا
(دخترانه)
زن زیبای بهشتی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حورآسا
تصویر حورآسا
(دخترانه)
حور (عربی) + آسا (فارسی) آنکه چون حور زیباست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حورجهان
تصویر حورجهان
(دخترانه)
حور (عربی) + چهر (فارسی) آنکه چهره ای زیبا چون حور دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوردیس
تصویر حوردیس
(دخترانه)
حور (عربی) + دیس (فارسی) آنکه چون حور زیباست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوررخ
تصویر حوررخ
(دخترانه)
حور (عربی) + رخ (فارسی) آنکه چهره ای زیبا چون حور دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حورزاد
تصویر حورزاد
(دخترانه)
حور (عربی) + زاد (فارسی) زاده حور، زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوروش
تصویر حوروش
(دخترانه)
حور (عربی) + وش (فارسی) آنکه چون حور زیباست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوری بانو
تصویر حوری بانو
(دخترانه)
حور (عربی) + ی (فارسی) + بانو (فارسی) زن زیبای بهشتی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوری دخت
تصویر حوری دخت
(دخترانه)
دختر زن زیبای بهشتی، مرکب از حوری (زن زیبای بهشتی) + دخت (دختر)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوری رخ
تصویر حوری رخ
(دخترانه)
آنکه چهره ای زیبا چون حوری دارد، حور (عربی) + ی (فارسی) + رخ (فارسی)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوری زاد
تصویر حوری زاد
(دخترانه)
حور (عربی) + ی (فارسی) + زاد (فارسی) زاده حوری، زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوری لقا
تصویر حوری لقا
(دخترانه)
آنکه چون حوری زیباست، حور (عربی) + ی (فارسی) + لقا (عربی)، نام قهرمان کتاب عاشقانه و غنایی حورلقا و حمراه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوریا
تصویر حوریا
(دخترانه)
حور (عربی) + ی (فارسی) + ا (فارسی) آنکه چون حور زیباست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حوریه
تصویر حوریه
(دخترانه)
زن بهشتی زیبا
فرهنگ نامهای ایرانی
پارچه ای که بدان صورت و دستها را پاک و خشک کنند. شگفت، کار زشت، ترفندگر (تازی نیست) هوله خشک (گویش تهرانی) پزرو (مازندرانی) آبچین سچاغ (گویش تاجیکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حوکل
تصویر حوکل
زفت، کوته بالا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حول
تصویر حول
سنه، ایام، عام، سال، توانائی، حیله، جنبش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حولقه
تصویر حولقه
برابر با حوقله است نای شیشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حوک حوکه
تصویر حوک حوکه
ناز بوی از گیاهان، ریخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حوزه
تصویر حوزه
برخ، پهنه، دامنه، زمینه، بخش، گستره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حوالی
تصویر حوالی
گرداگرد، پیرامون، نزدیکیها، دور و بر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حواشی
تصویر حواشی
پیرامون، کناره ها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حوا
تصویر حوا
مشیانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حوزه خلیج فارس
تصویر حوزه خلیج فارس
گرداگرد خلیج فارس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حوزه علمیه
تصویر حوزه علمیه
هیربد ستان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حوصله
تصویر حوصله
دل ورس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حول و حوش
تصویر حول و حوش
دور و بر
فرهنگ واژه فارسی سره