جدول جو
جدول جو

معنی حورآسا

حورآسا(دخترانه)
حور (عربی) + آسا (فارسی) آنکه چون حور زیباست
تصویری از حورآسا
تصویر حورآسا
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با حورآسا

تورتسا

تورتسا
شهری به اسپانی در کتلونیه که بر کنار ابر واقع است و 45700 تن سکنه دارد. (از لاروس). رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل تورتوزه شود
لغت نامه دهخدا

دودآسا

دودآسا
دودآسای، مانند دود، شبیه به دود، (ناظم الاطباء)، در صفت آه مستعمل است، (از آنندراج)، که به رنگ و شکل دود است، تیره:
به آتش رخ او ره که یافت کز تف عشق
هزار جان و جگر سوخت زلف دودآساش،
سنایی،
صبحدم چون کله بندد آه دودآسای من
چون شفق در خون نشیند چشم شب پیمای من،
خاقانی،
شکارم کرد زلف او چو آتش سرفروزانم
که در گردن کمند زلف دودآسای او دارم،
خاقانی
لغت نامه دهخدا

صورآوا

صورآوا
آنکه یا آنچه آواز آن در درشتی و خشونت همچون بانگ صور بود، بلندآوا، درشت آواز، بلندبانگ:
از تیغ نورافزای تو وز رخش صورآوای تو
بر گرز طورآسای تو نور تجلی ریخته،
خاقانی،
تا که از آن ساق من بر آهنین کرسی نشست
می بلرزد ساق عرش از آه صورآوای من،
خاقانی،
رجوع به صور و صور اسرافیل شود
لغت نامه دهخدا

شیرآسا

شیرآسا
مانند شیر، همچون شیر، (یادداشت مؤلف) :
چو شیرآسا تو بخرامی به میدان،
؟
لغت نامه دهخدا