جدول جو
جدول جو

معنی حوری رخ

حوری رخ(دخترانه)
آنکه چهره ای زیبا چون حوری دارد، حور (عربی) + ی (فارسی) + رخ (فارسی)
تصویری از حوری رخ
تصویر حوری رخ
فرهنگ نامهای ایرانی

واژه‌های مرتبط با حوری رخ

حوری دخت

حوری دخت
دختر زن زیبای بهشتی، مرکب از حوری (زن زیبای بهشتی) + دخت (دختر)
حوری دخت
فرهنگ نامهای ایرانی

حوریدرق

حوریدرق
دهی است جزء دهستان دیکله بخش هوراند شهرستان اهر. ناحیه ای است کوهستانی معتدل. دارای 284 تن سکنه میباشد. از دو رشته چشمه مشروب میشود. محصولاتش غلات و حبوبات و سردرختی. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. از صنایع دستی آن گلیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

حوریلر

حوریلر
دهی است از دهستان گاودل بخش مرکزی شهرستان مراغه. ناحیه ای است و اقع در دره و معتدل مالاریائی دارای 157 تن سکنه میباشد. از رود خانه سیلان مشروب میشود. محصولاتش غلات، چغندر و حبوبات. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. از صنایع دستی آن جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا