جدول جو
جدول جو

معنی تَعَرَّفَ - جستجوی لغت در جدول جو

تَعَرَّفَ
شناختن، برای شناختن
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مقاومت کردن، شورش، شورش کردن
دیکشنری عربی به فارسی
آشنا سازی، برای شناختن، شناسایی
دیکشنری عربی به فارسی
قاچاق کردن، طفره رفتن
دیکشنری عربی به فارسی
کارآموزی کردن، آموزش، تمرین کردن
دیکشنری عربی به فارسی
چکّه کردن، نشت
دیکشنری عربی به فارسی
ناپایدار بودن، او تلو تلو خورد، زمین خوردن
دیکشنری عربی به فارسی
شگفت زده شدن، او شگفت زده شد، تعجّب کردن
دیکشنری عربی به فارسی
فاسد شدن، پوسیدگی
دیکشنری عربی به فارسی
متعلّق بودن، او دلبسته شد
دیکشنری عربی به فارسی
یاد گرفتن، برای یادگیری
دیکشنری عربی به فارسی
التماس کردن، دعا
دیکشنری عربی به فارسی
نفخ کردن، تورّم
دیکشنری عربی به فارسی
تاب برداشتن، او تحریف شده بود
دیکشنری عربی به فارسی
متوقّف کردن، برای توقّف، توقّف کردن
دیکشنری عربی به فارسی
مکرّر بودن، تکرار کنید
دیکشنری عربی به فارسی
کمین کردن، تقدیس کنید
دیکشنری عربی به فارسی
پراکنده کردن، تقسیم کنید
دیکشنری عربی به فارسی
فارغ التحصیل شدن، فارغ التحصیلی
دیکشنری عربی به فارسی
بافر شدن، آهسته تر
دیکشنری عربی به فارسی
اندوهگین بودن، او متأسّف بود
دیکشنری عربی به فارسی
لباس درآوردن، بی طرفی
دیکشنری عربی به فارسی
بیقرار بودن، حرکت کنید
دیکشنری عربی به فارسی
دفع کردن، رفتار، رفتار کردن
دیکشنری عربی به فارسی
تعریف کردن، سفارشی
دیکشنری عربی به فارسی