معنی تَكَرَّرَ
تَكَرَّرَ
مکرّر بودن، تکرار کنید
دیکشنری عربی به فارسی
واژههای مرتبط با تَكَرَّرَ
تَكَرَّسَ
تَكَرَّسَ
کَمین کَردَن، تَقدیس کُنید
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَرَّكَ
تَحَرَّكَ
بیقَرار بودَن، حَرَکَت کُنید
دیکشنری عربی به فارسی
تَحَرَّفَ
تَحَرَّفَ
تاب بَرداشتَن، او تَحرِیف شُدِه بود
دیکشنری عربی به فارسی
تَجَرَّدَ
تَجَرَّدَ
لِباس دَرآوَردَن، بی طَرَفی
دیکشنری عربی به فارسی
تَجَذَّرَ
تَجَذَّرَ
دَرونی سازی کَردَن، او ریشِه دَوانید
دیکشنری عربی به فارسی
تَجَبَّرَ
تَجَبَّرَ
آزار دادَن، زور
دیکشنری عربی به فارسی
تَأَخَّرَ
تَأَخَّرَ
عَقَب اُفتادَن، او دیر آمَد
دیکشنری عربی به فارسی
تَخَمَّرَ
تَخَمَّرَ
تُرشی اَنداختَن، تَخمیر
دیکشنری عربی به فارسی
تَخَرَّجَ
تَخَرَّجَ
فارِغ التَحصیل شُدَن، فارِغ التَحصیلی
دیکشنری عربی به فارسی