الک، وسیله ای گرد و دیواره دار با سطح سوراخ سوراخ معمولاً ریز که برای جدا کردن ناخالصی، گردها یا اجزای ریز و درشت حبوبات، آرد و امثال آن به کار می رود، موبیز، چاولی، غرویزن، غربال، پریزن، غربیل، تنک بیز، پرویزن، پرویز، گربال، پریز، تنگ بیز، آردبیز
اَلَک، وسیله ای گرد و دیواره دار با سطح سوراخ سوراخ معمولاً ریز که برای جدا کردن ناخالصی، گَردها یا اجزای ریز و درشت حبوبات، آرد و امثال آن به کار می رود، موبیز، چاولی، غَرویزَن، غَربال، پَریزَن، غَربیل، تُنُک بیز، پَرویزَن، پَرویز، گَربال، پَریز، تُنُگ بیز، آردبیز
آن که بهترین را برگزیند. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آن که برمیگزیند بهترین چیزی را. (ناظم الاطباء) ، بیزنده و غربال کننده. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). و رجوع به تنخل شود
آن که بهترین را برگزیند. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آن که برمیگزیند بهترین چیزی را. (ناظم الاطباء) ، بیزنده و غربال کننده. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). و رجوع به تنخل شود
مالک بن عویمربن عثمان هذلی. ملقب به ابواثیله، شاعری است از نوابغ هذیل. صاحب اغانی قصیده ای را باو نسبت داده است که در رثاء پسرش اثیله گفته است. (از اعلام زرکلی ج 3ص 829). رجوع به البیان و التبیین، ج 1 ص 30 شود
مالک بن عویمربن عثمان هذلی. ملقب به ابواثیله، شاعری است از نوابغ هذیل. صاحب اغانی قصیده ای را باو نسبت داده است که در رثاء پسرش اثیله گفته است. (از اعلام زرکلی ج 3ص 829). رجوع به البیان و التبیین، ج 1 ص 30 شود