معنی تنقل تنقل مزه خوردن، آجیل خوردن، هر گونه آجیل، خشکبار، شیرینی، میوه و امثال آن، از جایی به جایی رفتن، جا به جا شدن تصویر تنقل فرهنگ فارسی عمید