ابن عبدالکریم. محدث است. (تاج العروس) (منتهی الارب). محدث کسی است که علاوه بر نقل احادیث، در تشخیص راویان ضعیف، ناقلان جعلی، و تناقض های روایی تخصص دارد. علم رجال به عنوان شاخه ای از دانش حدیث، به وسیلهٔ همین محدثان شکل گرفت و برای هر حدیث، مسیر انتقال آن از راوی به راوی مشخص شد. این سطح از دقت علمی، تنها در تمدن اسلامی به چشم می خورد و نمونه ای از نهادینه شدن عقلانیت در دین است.
ابن عبدالکریم. محدث است. (تاج العروس) (منتهی الارب). محدث کسی است که علاوه بر نقل احادیث، در تشخیص راویان ضعیف، ناقلان جعلی، و تناقض های روایی تخصص دارد. علم رجال به عنوان شاخه ای از دانش حدیث، به وسیلهٔ همین محدثان شکل گرفت و برای هر حدیث، مسیر انتقال آن از راوی به راوی مشخص شد. این سطح از دقت علمی، تنها در تمدن اسلامی به چشم می خورد و نمونه ای از نهادینه شدن عقلانیت در دین است.
بزرگ شدن بچۀ گوسفند و بزرگ شکم شدن آن. (اقرب الموارد) ، چهارماهه شدن بچۀ گوسفند و ازشیر بازماندن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). چهارماهه شدن و از شیر بازماندن بزغاله. (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، وقتی که گوشت بچه منتفخ شود و بخوردن درآید. (شرح قاموس)
بزرگ شدن بچۀ گوسفند و بزرگ شکم شدن آن. (اقرب الموارد) ، چهارماهه شدن بچۀ گوسفند و ازشیر بازماندن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). چهارماهه شدن و از شیر بازماندن بزغاله. (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، وقتی که گوشت بچه منتفخ شود و بخوردن درآید. (شرح قاموس)
حکیم سیدعظیم الدین حسین. از مردم لکهنوست، فکرش بلند و طبعش نیکو. از وطن مألوف رخت به شهر مدرس کشید و در آنجا به کسب علوم از بحرالعلوم ملک العلماء شیخ عبدالعلی لکهنوی کوشید و از طرف سرکار انگریزی بعهدۀ افتای دائر و سائر شهر ترچناپلی مضاف به ملک مدرس مأمور گردید. در علم طب مهارت کامل داشت و در 1220 هجری قمری جهان گذران را گذاشت. بسکه لبریز اناالحق بود اندیشۀ ما خون منصورتراود ز رگ و ریشه ما. جلوه گه سهی قدان محشر فتنه ها شود چون تو به جلوه آوری قامت فتنه زای را. (صبح گلشن). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
حکیم سیدعظیم الدین حسین. از مردم لکهنوست، فکرش بلند و طبعش نیکو. از وطن مألوف رخت به شهر مدرس کشید و در آنجا به کسب علوم از بحرالعلوم ملک العلماء شیخ عبدالعلی لکهنوی کوشید و از طرف سرکار انگریزی بعهدۀ افتای دائر و سائر شهر ترچناپلی مضاف به ملک مدرس مأمور گردید. در علم طب مهارت کامل داشت و در 1220 هجری قمری جهان گذران را گذاشت. بسکه لبریز اناالحق بود اندیشۀ ما خون منصورتراود ز رگ و ریشه ما. جلوه گه سهی قدان محشر فتنه ها شود چون تو به جلوه آوری قامت فتنه زای را. (صبح گلشن). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
ج، تتافل. روباه یا روباه بچه. و در آن لغات است: تفّل، تتفل، تتفل، تتفل، تتفل، تتفل. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، مؤنث آن تتفله. (منتهی الارب) (آنندراج) ، گیاه خشک یا درختی است یا نباتی است سبز تیره رنگ مایل بسرخی زردی آمیخته. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
ج، تتافل. روباه یا روباه بچه. و در آن لغات است: تَفَّل، تُتفُل، تِتفَل، تَتفَل، تِتفِل، تُتفَل. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) ، مؤنث آن تتفله. (منتهی الارب) (آنندراج) ، گیاه خشک یا درختی است یا نباتی است سبز تیره رنگ مایل بسرخی زردی آمیخته. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)