- بھیجنا
- ارسال کردن، برای ارسال، فرستادن، کشتی فرستادن
معنی بھیجنا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آنکه جا و مکان یا خانه ندارد، کنایه از بی هنگام، بی موقع، کنایه از نادرست، کنایه از بی سبب

برشته کردن، کباب کردن
فکس کردن، ارسال فکس
پست ارسال کردن، ارسال نامه
حبس کردن، به زندان بفرست
صورتحساب دادن، قبض بفرست
زنگ زدن، بازی کردن
پرکردن
فروختن، برای فروش
پراکنده کردن، پراکنده شدن، به هم ریختن
محصور کردن، را احاطه کنند، احاطه کردن
دستکاری کردن، بازی کردن، سرگرم کردن، به بازی کردن، ورزش کردن
جستجو کردن، برای پیدا کردن
گذراندن، سرگردان، منحرف شدن، سرگردان شدن
فراموشی، فراموش کردن
حسّاس، وحشتناک، زشت و غیرطبیعی، فجیع، هیولاوار
خیساندن، خیس کردن
خیس کردن
منتشر شدن، گسترده شدن، کشیده شدن
پرچم زدن، سوراخ کردن
آزار دادن، اذیّت کردن
ربودن، از بین بردن
ارجاع کردن، پس فرستادن