معنی بل بھیجنا
بل بھیجنا
صورتحساب دادن، قبض بفرست
دیکشنری اردو به فارسی
واژههای مرتبط با بل بھیجنا
جیل بھیجنا
جیل بھیجنا
حَبس کَردَن، بِه زِندان بِفِرِست
دیکشنری اردو به فارسی