نام قلعه ای برکنار آمو. برزم، صاحب برهان این کلمه را بر وزن گریم گوید ولی از بیت ذیل سوزنی مستفاد میشود که برزم. بر وزن طرشت است. (یادداشت مؤلف) : امیر خوارزم عبدالملک بن هرثمه با وی (با شریک بن شیخ) تبعت کرد و اتفاق کردند و امیر برزم مخلدبن حسین با وی بیعت کرد. (تاریخ بخارا ص 74). فزع بیلک بلغاری کرکس پرتو پرتو آب به خوارزم برآرد ز برزم. سوزنی
نام قلعه ای برکنار آمو. بَرْزَم، صاحب برهان این کلمه را بر وزن گریم گوید ولی از بیت ذیل سوزنی مستفاد میشود که بَرَزم. بر وزن طرشت است. (یادداشت مؤلف) : امیر خوارزم عبدالملک بن هرثمه با وی (با شریک بن شیخ) تبعت کرد و اتفاق کردند و امیر برزم مخلدبن حسین با وی بیعت کرد. (تاریخ بخارا ص 74). فزع بیلک بلغاری کرکس پرتو پرتو آب به خوارزم برآرد ز برزم. سوزنی
آتش، آنچه از سوختن چوب یا زغال یا چیز دیگر به وجود می آید و دارای روشنی و حرارت است، نار، انیسه، وراغ، برزین، تش، اخگر، آذر، مخ شعلۀ آتش گرمی آتش
آتَش، آنچه از سوختن چوب یا زغال یا چیز دیگر به وجود می آید و دارای روشنی و حرارت است، نار، اَنیسِه، وَراغ، بَرزین، تَش، اَخگَر، آذَر، مَخ شعلۀ آتش گرمی آتش
درهم، آمیخته، انباشته، انبوه برهم خوردن: به هم خوردن، پریشان شدن، پراکنده شدن، مخلوط شدن برهم زدن: زیر و رو کردن، مخلوط کردن، خراب کردن، شوریده کردن به هم زدن: زیر و رو کردن، مخلوط کردن، خراب کردن، شوریده کردن، برهم زدن برهم شدن: کنایه از برهم رفتن، پریشان خاطر شدن، آشفته شدن برهم نهادن: روی هم گذاشتن، روی یکدیگر نهادن
درهم، آمیخته، انباشته، انبوه بَرهَم خوردن: به هم خوردن، پریشان شدن، پراکنده شدن، مخلوط شدن بَرهَم زدن: زیر و رو کردن، مخلوط کردن، خراب کردن، شوریده کردن به هم زدن: زیر و رو کردن، مخلوط کردن، خراب کردن، شوریده کردن، بَرهَم زدن بَرهَم شدن: کنایه از برهم رفتن، پریشان خاطر شدن، آشفته شدن بَرهَم نهادن: روی هم گذاشتن، روی یکدیگر نهادن
شاخه های بریده شدۀ درخت انار، مورد، سرو و مانند آنکه موبدان زردشتی هنگام اجرای برخی مراسم مذهبی به دست می گیرند، برای مثال سر و تن بشوییم و برسم به دست / چنان چون بود مرد یزدان پرست (فردوسی - ۴/۳۱۱) . از جمله شرایط برسم به دست گرفتن پاکیزگی تن و لباس است
شاخه های بریده شدۀ درخت انار، مورد، سرو و مانندِ آنکه موبدان زردشتی هنگام اجرای برخی مراسم مذهبی به دست می گیرند، برای مِثال سر و تن بشوییم و برسم به دست / چنان چون بُوَد مرد یزدان پرست (فردوسی - ۴/۳۱۱) . از جمله شرایط برسم به دست گرفتن پاکیزگی تن و لباس است
حائل و فاصله بین دو چیز، عالم بین دنیا و آخرت، از هنگام مرگ تا روز قیامت، کنایه از تشویش، نگرانی، سردرگمی، در علم جغرافیا قطعۀ زمین باریکی میان دو دریا که دو قطعه خشکی وسیع را به یکدیگر متصل می کند
حائل و فاصله بین دو چیز، عالم بین دنیا و آخرت، از هنگام مرگ تا روز قیامت، کنایه از تشویش، نگرانی، سردرگمی، در علم جغرافیا قطعۀ زمین باریکی میان دو دریا که دو قطعه خشکی وسیع را به یکدیگر متصل می کند
در آیین زردشتی شاخه های بریده درختی که هر یک از آنها را در زبان پهلوی (تاک) و (تای) گویند. در اوستای موجود سخنی نیست که دال براین باشد شاخه های مزبور را از چه درختی باید تهیه کرد. فقط در یسنای 25 بند 3 اشاره شده که برسم باید از جنس یعنی رستنیها و گیاهان باشد ولی در کتب متاء خران آمده است که برسم باید از درخت انار چیده شود. رسم برسم گرفتن در ایران بسیار قدیم است و منظور از برسم بدست گرفتن و دعا خواندن همان سپاس بجای آوردن نسبت به تنعم از نباتات است که مایه تغذیه انسان و چهار پا و وسیله جمال طبیعت است
در آیین زردشتی شاخه های بریده درختی که هر یک از آنها را در زبان پهلوی (تاک) و (تای) گویند. در اوستای موجود سخنی نیست که دال براین باشد شاخه های مزبور را از چه درختی باید تهیه کرد. فقط در یسنای 25 بند 3 اشاره شده که برسم باید از جنس یعنی رستنیها و گیاهان باشد ولی در کتب متاء خران آمده است که برسم باید از درخت انار چیده شود. رسم برسم گرفتن در ایران بسیار قدیم است و منظور از برسم بدست گرفتن و دعا خواندن همان سپاس بجای آوردن نسبت به تنعم از نباتات است که مایه تغذیه انسان و چهار پا و وسیله جمال طبیعت است