جدول جو
جدول جو

معنی ایراکش - جستجوی لغت در جدول جو

ایراکش
روستایی از دهستان قشلاقی تنکابن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ایرانا
تصویر ایرانا
(دخترانه)
مرکب از ایران + الف اطلاق
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ایرانه
تصویر ایرانه
(دخترانه)
منسوب به ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از طغراکش
تصویر طغراکش
کشندۀ طغرا، کسی که کارش نگاشتن طغرا بر سر فرمان ها و نامه های پادشاه وقت بوده، طغرانویس، برای مثال ای که انشای عطارد صفت شوکت توست / عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد (حافظ - ۲۲۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایراک
تصویر ایراک
زیراکه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ویرایش
تصویر ویرایش
تصحیح متن به لحاظ رسم الخط، جمله بندی، محتوا و مانند آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایرانی
تصویر ایرانی
مربوط به ایران، از مردم ایران، تهیه شده در ایران، مجموعه ای از زبان های هند و ایرانی، شامل زبان های اوستایی، فارسی باستان، فارسی میانه، سغدی، پهلوی، تاجیکی، پشتو، بلوچی، کردی و فارسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ازیراک
تصویر ازیراک
زیراکه، برای اینکه، ازاین روکه، ازاین جهت که، برای مثال طاعت پیش آر و علم جوی ازیراک / طاعت و علم است بند و فند زمانه (ناصرخسرو - ۳۸۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دریاکش
تصویر دریاکش
کسی که شراب بسیار بخورد و مست نشود، دریانوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیراهش
تصویر پیراهش
پیرایش، برش دادن، خوش نما گردانیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیرایش
تصویر پیرایش
برش دادن، خوش نما گردانیدن
فرهنگ فارسی عمید
زیرا که، (آنندراج)، بدان سبب که، از این رو که:
دسترست نیست جز بخواب وخور ایراک
شهر جوانی پر از زر است و وشانه،
ناصرخسرو،
سخن باید که پیش آری خوش ایراک
سخن بهتر بسی از پیشیاره،
ناصرخسرو،
پرهیز کن از جهل به آموختن ایراک
جهلت مثل عورت و پرهیز ازار است،
ناصرخسرو،
حلاج دکان گذاشت ایراک
جز آتش در دکان ندیدست،
خاقانی،
ترا بمهره و حقه فریفتند ایراک
چو حقه بیدل و مغزی چو مهره بی سروپا،
خاقانی،
نبازد بر جهان خاقانی ایراک
جهان امروز چون اویی ندارد،
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از ایرادی
تصویر ایرادی
منسوب به ایراد ایرادگیر بهانه گیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیراهش
تصویر پیراهش
پیراستن
فرهنگ لغت هوشیار
زینت دادن بکاستن، زینت کردن (مطلقا) آراستن: رسولان مبهوت و مدهوش در آرایش آن بزم و پیرایش آن مجلس بماندند، دباغت آش کردن پوست، آماده کردن ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به ایران. هر چیز که وابسته به ایران باشد، اهل ایران از مردم ایران تابع ایران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایکاکو
تصویر ایکاکو
لاتینی تازی گشته شفتک از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
جعبه یا کیسه ای که در آن تیرهای کمان را جا میدادند و بپهلو می آویختند تیر کش تیر دان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیر کش
تصویر زیر کش
یکی از مقامات موسیقی قدیم حسینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ازیراک
تصویر ازیراک
زیرا که ازایرا که ازاین رو که از این جهت که بدین سبب که
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادراکی
تصویر ادراکی
منسوب به ادراک
فرهنگ لغت هوشیار
که ابر تولید کند که جاذب و جالب ابر باشد: دریا جنگل و کوه ابرکش باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ای کاش
تصویر ای کاش
تمنی را رساند کاش، کاشکی خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دریاکش
تصویر دریاکش
((دَ کِ یا کَ))
دریاکشنده، شراب خواری که دیر مست شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طغراکش
تصویر طغراکش
((~. کَ یا کِ))
نویسنده طغراء بر سر نامه ها و فرمان ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صفراکش
تصویر صفراکش
((~. کُ))
زایل کننده صفرا، کنایه از غذای کمی که صبح خورند
فرهنگ فارسی معین
((کْ سْ))
نام تجارتی دستگاهی است که برای اولین بار فتوکپی به صورت خشک را متداول کرد، فتوکپی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ویرایش
تصویر ویرایش
((یِ))
زیاد یا کم کردن مطلب، تصحیح و تنقیح متن هایی که جهت چاپ و نشر آماده می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیرایش
تصویر پیرایش
((یِ))
با کم کردن و کوتاه نمودن چیزی را زیبا ساختن، زینت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ازیراک
تصویر ازیراک
حرف ربط مرکب، زیرا که، از این جهت که
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایراک
تصویر ایراک
حرف ربط به معنای زیراک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گیرایش
تصویر گیرایش
جذابیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زیراکس
تصویر زیراکس
روگرفت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ویرایش
تصویر ویرایش
ادیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ادراکی
تصویر ادراکی
Perceptual
دیکشنری فارسی به انگلیسی