جدول جو
جدول جو

معنی ازیراک

ازیراک
حرف ربط مرکب، زیرا که، از این جهت که
تصویری از ازیراک
تصویر ازیراک
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ازیراک

ازیراک

ازیراک
زیرا که ازایرا که ازاین رو که از این جهت که بدین سبب که
ازیراک
فرهنگ لغت هوشیار

ازیراک

ازیراک
زیراکه، برای اینکه، ازاین روکه، ازاین جهت که، برای مِثال طاعت پیش آر و علم جوی ازیراک / طاعت و علم است بند و فند زمانه (ناصرخسرو - ۳۸۲)
ازیراک
فرهنگ فارسی عمید

ازیراک

ازیراک
ازایراک. زیراکه. از این رو که:
طاعت پیش آر و علم جوی ازیراک
طاعت و علم است بند و قید زمانه.
ناصرخسرو.
مر جان تو مرجان خدایست ازیراک
از حکمت و علم آمده مر جان ترا جان.
ناصرخسرو.
ما خود ز تو این چشم نداریم ازیراک
ترکی تو و هرگز نبود ترک وفادار.
سنائی
لغت نامه دهخدا

ازهراک

ازهراک
نام اصلی ضحاک ماران است. (برهان). و آن محرف ازدهاک و اژی دهاک است
لغت نامه دهخدا

اژیراک

اژیراک
رجوع به آژیراک شود، اصلاح کردن:اسا بین القوم، اصلاح کرد میان قوم. (منتهی الارب) ، اندوهگین شدن بر و به: اسا علیه و له
لغت نامه دهخدا

ازایراک

ازایراک
مرکب از: ارددرستی و راستی و پارسائی + لان مزید مؤخر، اسم طایفه ای از ایلات کرد ایران که در سنندج مسکن دارند. اهالی آن از دیگر طوایف بحسن خلق و جلادت امتیاز دارند.
لغت نامه دهخدا