جدول جو
جدول جو

معنی صفراکش

صفراکش((~. کُ))
زایل کننده صفرا، کنایه از غذای کمی که صبح خورند
تصویری از صفراکش
تصویر صفراکش
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با صفراکش

صفرا کش

صفرا کش
تلخه کش زایل کننده صفرا (زرداب)، اندک طعامی که به وقت صبح خورند
صفرا کش
فرهنگ لغت هوشیار

صفرابر

صفرابر
آنچه صفرا را کم می کند، بُرندۀ صفرا، برای مِثال زر چو نهی روغن صفرا گر است / چون بخوری میوۀ صفرابر است (نظامی۱ - ۷۳)
صفرابر
فرهنگ فارسی عمید

صفراوی

صفراوی
مربوط به صفرا، ناشی از صفرا، کنایه از به رنگ زرد، کنایه از تندمزاج، تندخو
صفراوی
فرهنگ فارسی عمید