جدول جو
جدول جو

معنی اندهمند - جستجوی لغت در جدول جو

اندهمند
غمگین غمناک اندوهگین
تصویری از اندهمند
تصویر اندهمند
فرهنگ لغت هوشیار
اندهمند
اندوهمند، اندوهگین، غمگین، اندوهناک، فرمگن، غمناک، مکروب
تصویری از اندهمند
تصویر اندهمند
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اندهمندی
تصویر اندهمندی
غمناکی غمگینی اندوهناکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندوهمند
تصویر اندوهمند
غمگین غمناک اندوهگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندوهمند
تصویر اندوهمند
اندوهگین، غمگین، اندوهناک، فرمگن، غمناک، مکروب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندوهمندی
تصویر اندوهمندی
غمناکی غمگینی اندوهناکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندیشمند
تصویر اندیشمند
متفکر، در فکر و اندیشه فرو رفته، فکرمند، فکرناک، نگران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پند مند
تصویر پند مند
پند آمیز پرپند مشحون از پند و اندرز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندیشمند
تصویر اندیشمند
آنکه به صورت جدی و استدلالی در مورد موضوع های عام مانند فلسفه، سیاست یا علم بیندیشد، نگران، ناراحت
فرهنگ فارسی عمید
خراب شده و فرو ریخته: سمرقند کند مند بدینت کی افگند ک از چاچ ته بهی، همیشه ته خهی، (ابوالینبغی. مسالک الممالک ابن خرداذبه 25)، پریشان و خراب: مادر بسیار فرزندی ولیک خوار داریشان همیشه کند مند. (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندیشمند
تصویر اندیشمند
((اَ مَ))
متفکر، صاحب اندیشه و تفکر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اندهگن
تصویر اندهگن
غمگین غمناک غصه دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پندمند
تصویر پندمند
پر از پند، برای مثال نگه کن بدین نامۀ پندمند / دل اندر سرای سپنجی مبند (فردوسی - ۷/۴۰۸)، آمیخته به پندواندرز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندهگن
تصویر اندهگن
اندوهگین، غمگین، غمناک، اندوهناک، غصه دار، دلتنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کندمند
تصویر کندمند
((کَ مَ))
ویران، بنای خراب شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اندهان
تصویر اندهان
اندوه، برای مثال به حج شدی و من از اندهان هجرانت / به گرد خانۀ تو گشته ام چو حاج دوان (مسعودسعد - ۵۳۲)، غمگین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کندمند
تصویر کندمند
ویران، خراب، پریشان، ویژگی عمارتی که فروریخته و ویران شده باشد، برای مثال وگرنه شود بوم ما کندمند / از اسفندیار آن بد بدپسند (فردوسی - ۵/۳۹۷)، مادر بسیار فرزندی ولیک / خوار داریشان همیشه کندمند (ناصرخسرو - ۴۳۴)
فرهنگ فارسی عمید